
خبر داری........؟
از این گریه خبر داری......؟
از این اشکی که لبریزه.......
از این که بودنت با من.......
برای من همه چیزه.......
از این بودن خبر داری.......؟
از این که رفتنت سخته......
از این که مرد ِ تو٬ بی تو.......
یه بیچاره س! یه بدبخته.......
دلم خوش بود که اینجایی......
اگر چه راهمون دوره........
من اینجا میشکنم بی تو......!
من اونم٬ اونکه مغروره.......
خبر داری بدون تو........
واسه اشکم پناهی نیست........
میخوای بی من بری.....
باشه! برو اینکه گناهی نیست........
دارم از غصه می پوسم.....
با این قلب پر از دردم.......
برو اما بدون بی تو......
دیگه تنهاترین مردم.......
برو من که به جز جونم........
دیگه چیزی نمی بازم........
از این جا تا ته دنیا.......
به یادت قصه می سازم.......
برو اما به چشم من.........
نگو قصد سفر داری........!
بدون تو نمی تونم......!


























