خبر داری........؟

  از این گریه خبر داری......؟

  از این اشکی که لبریزه.......

  از این که بودنت با من.......

  برای من همه چیزه.......

  از این بودن خبر داری.......؟

  از این که رفتنت سخته......

  از این که مرد ِ تو٬ بی تو.......

  یه بیچاره س! یه بدبخته.......

  دلم خوش بود که اینجایی......

  اگر چه راهمون دوره........

  من اینجا میشکنم بی تو......!

  من اونم٬ اونکه مغروره.......

  خبر داری بدون تو........

  واسه اشکم پناهی نیست........

  میخوای بی من بری.....

  باشه! برو اینکه گناهی نیست........

  دارم از غصه می پوسم.....

  با این قلب پر از دردم.......

  برو اما بدون بی تو......

  دیگه تنهاترین مردم.......

  برو من که به جز جونم........

  دیگه چیزی نمی بازم........

  از این جا تا ته دنیا.......

  به یادت قصه می سازم.......

  برو اما به چشم من.........

  نگو قصد سفر داری........!

  بدون تو نمی تونم......!

  از این مردن خبر داری...... 

وابستت شدم......

 

  آنقدر چهرت پر احساسه که دردامو می بره....


  حسی که من دارم به تو از یه عشق ساده بیشتره....


  آنقدر زیباست لبخندت که اخمامو میشکنه.....


  من خاموشم اما مطمئنم که قلب تو روشنه.....


  واسه یه بار بشین به پای حرفام......


  از ته قلبم تو رو می خوام......

  وابستت شدم و به تو کردم عادت....


  دیوونتم عشقم.....

   تو بایدمال من باشی.....


  مال من باشی.....

  آنقدر مهربونی که هیشکی نمی خواد از تو بگذره.....

  حسی که من دارم به تو از یه عشق ساده بیشتره....

  آنقدر دلنشینه خیالت که هر لحظه ای با منه.....

 من زنده ام و نبضم فقط با وجود گرم تو می زنه.....

  واسه یه بار بشین به پای حرفام....

  از ته قلبم تو رو می خوام.....

  وابستت شدم و به تو کردم عادت.....

  دیوونتم عشقم........

   تو بایدمال من باشی.....

   مال من باشی.............

    ......................

   ................................

   ...................................................


 

وابسته......

 

  نمیدونم.....

  چطور مهرت به دلم نشست...

  نفهمیدم....

   چه جور تو همه کسم شدی...

  این دلم خیلی به تو وابسته شده....

  میگم با  من بمون.....

  برات میگم از این دلم ....

  تورو  که دوست داره.......

    واسه دیدن تو یه لحظه آروم نداره....

   واسم ای عشق نابی....

  بی تو که سرابی....

   تو اگه  نباشی....

   توی اون میمیرم....

   به عشقت اسیرم.....

  بی تو یه غریبم....

  تو بمون کنارم....

  با تو جون می گیرم....

 

یه کاری کن......

  
 

  یه کاری کن که می تونی...

   یه خونه شو تو ویرونی...

  از این بیشتر نپرس از عشق...

   نمی دونم ، نمی دونی....

   تو این تقویم دلمرده...

   کسی اشکاشو نشمرده...

  کجا دیدی که تنهایی...

  غماشو با خودش برده...

  یه کاری کن از این بیشتر...

  نیفتم تو غم آخر....

  نذار شمع حضور من....

   یه شعله شه تو خاکستر....

   نگو دوره ، نگو دیره....

   نگو این قصه دلگیره.... 

  یه عمری رفته از دستم....

  نیای عشق تو می میره.....

   یه کاری کن که می تونی....

   یه خونه شو تو ویرونی....

  از این بیشتر نپرس از عشق...

   نمی دونم ، نمی دونی....

   تو این تقویم دلمرده...

  کسی اشکاشو نشمرده...

  کجا دیدی که تنهایی.....

  غماشو با خودش برده.....

 

نشونی........

 

 

  دوستت داشتمو دارم.....

  تویی عمره دوباره ام.....

  بخوایی و نخوایی دلو برات میارم.....

  اینو گفتمو میگم.....

  بدون تو میمیرم.....

  تو که نیستی....

  من از کی سراغتو بگیرم...

  دلم چه بیقراره....

  نشونیتو نداره......

  اگه بی تو بمونه......

  میمیره بی ستاره....

  نگیر ازم بهونه.....

  صدام کن عاشقونه....

 ببین که وقتی نیستی....

 چه غمی داره خونه......

  نگاه کردی تو چشمام.....

  ولی عشقو ندیدی.....

 تا فهمیدی میخوامت.....

  دوباره دل بریدی......

 میمونم پای عشقت ......

  اگه بازم بگی نه........

  شاید با رفتن تو.........

  بگم به زندگی نه...........


 

عــــــــــــــــــــــــادت.........

 

 

  آغوشتو به غير من .....

 به روي هيشكي وا نكن......

  منو از اين دلخوشي و آرامشم جدا نكن....

  من براي با تو بودن.....

   پر عشق و خواهشم.....

  واسه بودن كنارت تو بگو .....

   به هر كجا پر ميكشم......

  منو تو آغوشت بگير .....

   آغوش تو مقدسه.....

  بوسيدنت براي من.....

   تولد يك نفسه......

  چشماي مهربون تو....

   منو به آتيش ميكشه.......

  نوازش دستاي تو .....

   عادته ، تركم نميشه......

   فقط تو آغوش خودم.......

  دغدغه هاتو جا بزار.....

  به پاي عشق من بمون.....

   هيچ كسو جاي من نيار.....

  مهر لبات و رو تن و روي لب كسي نزن....

   فقط به من بوسه بزن......

  به روح و جسم و تن من.............

 

جز تو........

 

  جز تو کی میتونه عزیز من باشه؟

   کی میتونه تو قلب من جاشه؟

   مگه میشه مثل تو پیدا شه؟

   آی عزیزم ......همه چیزم......

  جز من کی واسه دیدن تو حریصه....؟

  اسمت رو قلبش می نویسه.....؟

  گونه هاش از ندیدنت خیسه....؟ 

   همه چیزم ........آی عزیزم.....

  تو نباشی بیقرارم.... بد میارم ...بد میبینم ....

  بی تو من حس ندارم ........

  سر بزیرم ......گوشه گیرم .....کاش بمیرم.....

  همه چیزم .....آی عزیزم........

 

سالگرد وبلاگ دیوونه عشق مبارک باد

 

    از همه ی بچه های گلی که تو این یه ساله اومدنو وبلاگمو دیدنوبا نظرای

    قشنگشون کلی خوشحالم کردن خیلی خیلی ممنونم. همتونو دوس دارم.

    واما چند نکته :

  ا- اول اینکه آغاز سال ۱۳۸۷ رو که چند روز دیگست . از همین الآن

   بهتون  تبریک میگم.   امیدوارم سال خوب و خوشی کنار خانواده ی

   عزیزتون داشته باشید.

  ۲- دوم اینکه این ده پست  آخرین پستای وبلاگ دیوونه عشق هستش.

   ۳- سوم اینکه اگه تو این مدت کسی  از دستم رنجیده خاطره یا ناراحته

   امیدوارم منو ببخشه.

   ۴- چهارم اینکه خیلی دوستتون دارم.....

   ۵- پنجمم اینکه روی ماه همتونو می بوسوم.

   ۶- خداحافظ.......

 

قیمت........

 

  اونیکه آخر جاده دلشو به من سپرد....

  رفتو با خیال راحت اسمی ام ازم نبرد...

  عمری از دلم گرفتو خرج این دلم نکرد...

  مردی رو بهونه کردو گفت.....

  میمونه مرد و مرد.....

  قیمت چی جون من بود....

  ارزش کی بعض تنم بود....

  عششق کی داد....کیو بر باد...؟

  کیه آباد......کیه نابود......؟؟

  کوه درد ت حالا شد سرد....

  به زور اسمی مونده روش مرد...

  از ما دو تا کی حروم شد...

  کی نگاه کرد.....؟؟

  یه روزی یکی یه جایی...

  یه دلی دادم بهش برد...

  رفت و گفت پشت سر من....

  خیلی ساده بود کلک خورد....

  آره من گولتو خوردم.....

  ولی باز از دلو جونم....

  فکر مردنم میترسوند....

  که یه روز بی تو بمونم....

 

غریبه.......

 

  اون روزای قشنگییه که....

  با هم بودیم یادت میاد....

  که میگفتی به چشام.....

  بی تو شبا خواب نمیاد....

  یه نگاه به قبلا ها کن....

  خوشی بود تو لحظه ها....

  حالا که داری میری .....

   چی میبینی تو چشام....

   عزیزم حالا چی شد...؟؟

  که دلت یه هو اینجوری شد...؟؟

  تو که بی وفا نبودی....

   اهل این حرفا نبودی....

   دارم از غصه میمیرم.....

    چی شده با من غریبی....

   بی تو من تو سطح تقویم....

    یه خزون بی بهارم.......

    نگو که دوسم نداری.....

   آخه من باور ندارم.....

   نگو نمیتونی با من بمونی....

   نگو درد منو نمیدونی....

   نگو میریو دیگه پیدام نمیشه....

   باید تنها بمونی.....

   چه جوری به نبودنت عادت کنم...

   چه جوری.....

   بغض سنگین تو گلمو بشکنم...

   اتاقم که پر از عطر تویه....

   کاش میشد.....

  خودمو یه جوری راحت کنم....

 

رفیق نیمه راه......

 

  میدونستم یه روز میری....

  میدونستم تو خودخواهی....

  میدونستم دلت دوره....

  رفیق نیمه راهی....

  دلو حرمت شکستی تو....

  اینه رسم وفاداری....؟؟

  دلم زخمی دنیا بود....

  خیال کردم دوا داری....

  از همون اول میدیدم....

  که تو بغض من نبودی....

  تورو با خودم میدیدم....

  اما تو یه سایه بودی....

  تو نگات عشقی ندیدم...

  که بشه به خاطرش مرد.....

  که به خودخواهی محضت ....

  مثل زالو دلمو خورد.....

  

در شبی غمگین تر از من......!!!!!

 

   در شبی غمگین تر ازمن...

  قصه ی رفتن سرودی...

  تا که چشمم را گشودم....

  از کنارم رفته بودی....

  ای دریغا.....!!!

  دل سپردن.....

   به عشق تو بیهوده بود...

  وعده ها و خنده های تو....

  به نیرنگ آلوده بود...

  ای زخاطر برده.....

  عشق آتشینم.....

  رفتی اما من......

  فراموشت نکردم......

  چهل چراغ روشنه بیگانه بودی....

  سوختم.......

  بیهوده خاموشت نکردم.....

  رفتی اما.....

  قلبم من راضی نشد...

  بر عشق تو و خود....

  نفرین کنم......

  بی تو شاید....

  بعد این افسانه ها.......

  ترک عشقو.......

  این غم دیرین کنم......

 

آی دزد......... آی دزد.........

 

  دیوونه ی اون چشاشی....

   اینو دیدم.......

  نگو ممکن اون نباشی....

  باز اومدی منو دور بزنی...

  مگه دشمنتم....؟؟

  چرا اینجوری ازم دل می کنی...؟؟

  نمیتونم بمونم.....

  بی تو دارم میمیرم....

  عشق تو دیگه مال من نیست....

  آی دزد.....آی دزد.....

  آی دزد.....آی دزد.....

  عشقمو بردن.....

   منو باز دست گریه سپردن...

  آی دزد....آی دزد...

  اونو بگیرید....

  بدون چشاماش یک شبه مردم....

  گفتی بسه...گفتم قبوله...

  گفتی میرم....اینم یه جوری....

  گفتییو رفتی...... برنگردی.....

  وای به حال بعدی......

 

عین خیالتم نیست.....

 

  عین خیالتم نیست یکی داره میمیره...

   هر وقت که تنها میشه سراغتو میگیره...

  عین خیالتم نیست این دله دلواپسو...

  پرنده بی پرو.......تنهایی قفسو....

  عین خیالتم نیست یکی هنوز منتظره...

  یکی با دو تا چشم خیس....

  هنوز نگاهش به دره.....

   عین خیالتم نیست اگه یه روز نباشم...

  اگه برم بمیرم...یا که ازت جدا شم....

  عین خیالتم نیست دوست نداشته باشم...

   دیگه با دیدن تو حسی نداشته باشم....

  عین خیالتم نیست بدون تو بمیرم...

   دیگه واسه همیشه سراغتو نگیرم....

نبض جسد......

 

 

  کی میگه مرده نفس نمیکشه...

  کی میگه نبض جسد نمیزنه....

  خوبه که چشاتو یک دم وا کنی...

  ببین اون مرده چقدر شکل منه...

  دیگه دارم می پوسم تو این کفن...

  روی زخمام تو دیگه نمک نزن....

  هی از اینو اون نپرس مرده کیه....

  آره اون مرده منم....جز من کیه...؟؟

  اشکی......که هنوز تو چشامی....

  شعری.......که هنوز رو لبامی....

  جونی......

  رفتی......دیگه دارم میمیرم....

  ببین.......بی تو چقدر حقیرم...

  نرو........اگه بری میمیرم....

    بمون........

اگه حسودا بذارن.......

 

  اگه حسودا بذارن....

  می برمت یه جایی...

  که ندونن کجایی....

  آخه تا کی جدایی....

  دوستت دارم خدایی....

  نمیذارم یه غریبه....

  جامو تو قلبت بگیره....

  دستایه تو رو بگیره....

  اگه می خواد بگیره....

  خدا کنه بمیره....

  جون واست بگه....

  دیگه راهی ندارم....

  جونم واست بگه....

  دیگه طاقت ندارم....

  دلمو بگیرو ببر....

  هر جایی که خواستی....

  جونم واست بگه....

  تویی تنها ستاره ام....

  دوستت دارم بدون....

  تا وقتی زنده هستم....

  تا دنیا دنیاست....

 به پای تو نشستم.....

 

فریـب.......

 

 

  همیشه چشماتو بستی....

  آخرش من شکستی....

  آخرش چشمای من باخت...

  ولی اصلا تورو نشناخت....

  منو تنها جا گذاشتی....

  تو مگه دوسم نداشتی...

  رفتی تو پیش رقیبم....

  همیشه دادی فریبم....

  دستمو بازم تو خوندی...

  رفتییو پیشم نموندی...

  گم شدی توی غبارو...

  منتظر میشم بهارو...

  من از تو فریب می خوردم...

  آره بی تو من میمردم....

  اما الآن یه سرابی...

  یه حباب روی آبی....

  حالا من چشمامو بستم...

  نمیخوام بگی که مستم...

  من دیگه آخر کارم....

  دیگه بات کاری ندارم....

  برنگرد دیگه کنارم....

  دیگه از چشات بیزارم...

  برو رد شو از کنارم....

  من دیگه دوستت ندارم.....

 

کوچه باغ خاطره.........

 

  در گذر گاه زمان ...

  انتهای کوچه باغ خاطره ...

  بنهفته روی صخره ی خیال انگیز ایام جوانی ...

  تک و تنها.........

  عبور خاطرات تلخ و شیرین ِقایق زندگی ام را در نهر جاری عمرم  می نگرم ...

  مو شکافانه بین......

  هیچ می بینی که چه صاعقه وار از کنار چشمان خلقت  بینت می گذرد.

  دریغا عمر رفته ... !!

 دریغ از چشم بسته.....!!

 افسوس که جریان نهر  به روال خود ادامه می دهد.

  پرستو مدتهاست که آشیانه را وداع گفته و به کوچ خویش می اندیشد.

  دیگر بلبلی به صید گلی نمی آید...

  دیگر قرقاولی به صید بلبلی نمی آید...

  نوبت سُستی دستان است، نوبت سردی آدمیان است.

  نوبت یخ زدن زندگی و خواب روزگاران است .

  کاش می شد بر خلاف نهر زندگی شنا کرد تا تلخی خاطرات را به حلاوت و

  شیرینی مبدل می کردی.

  کاش دیگر نمی گفتیم کاش...

  اما افسوس خوردن چیست.....؟

  زمانی که برفهای کوهستان زندگی بی انتهایند...

  می آیند و می آیند و باز نهر زندگی را تازگی می بخشند...

   آری ....

   ای دوست تمام همّ و غمّت را صرف آفتاب کردارت کن...

     تا کاری که خزان با انبات کرد ....

     تو با شجره ی زندگانی ات نکنی .........

     اینم یه متن خیلی خیلی قشنگ از داداش محمد گلم...

 

عـــزیــــــــزم.......

 

  عزیزم...

  دلت بهونه میگیره....

  من میگم...

  عشقمون حیفه بمیره....

  من میگم....

  خاطره هامون چی میشه...

  تو میگی....

   اونم یه روزی میمیره...

  اگه از غم نمیگم.....

  نه اینکه نیست....

  عزیزم.....

  دل من اهل شکوه نیست...

  برو با دل من با گونه خیس...

  از عشق من اینجوری بنویس...

  دل دیوونه واست میگه....

  از روزای خوب عاشقونه....

 دل دیوونه میخواد بدونه.....

 گناهش چی بوده....

 چون عاشق بوده...

  دل دیوونه اینو میدونه...

  بی تو نمیتونه زنده بمونه...

  حالا که رفتی......

  تنهام گذاشتی......

  از خاطراتمون هیچی نذاشتی....

  واست میگم دل دیوونه ام...

  میگم که اینجا دارم میسوزم...

  واست چی بودم....؟

  آخه بگو بدونم...........

  خودت میدونی اینجور نبودم.........

 

آخرش رفتی....

 

  آخرش رفتييو من تنها شدم....

  يه غروب سرد بي فردا شدم...

  يه روزي.....

   از غصه ي تو پير ميشم...

  رفتيو جاي تو خالييه پيشم...

  آخرش نمونديو خاطره اون...

  رفتييو رفتن تو دلو سوزوند...

  ولي من سپردمت به آسمون...

  دست اون شاهد عشق پاكمون...

  نيستي ، من بهونه گير كي بشم؟

  رفتي ، دستامو رو عكست ميشم...

  آخرش شمارش روز و شبا...

  چي ميشه بياد دوباره اي خدا...

  خواب هر شبم شده روياي تو...

  من هنوز تو گوشمه صداي تو...

  كاشكي نمي رفتييو من پر ميشدم...

  روز و شب از عطر تو ، هواي تو...

 

اتاق کوچک خیال ....

 

 از اتاق کوچک خیال خود....

 در دل شب سیاهی آسمان را می نگرم.

  سکوت شب همه جارا فرا گرفته است....

  در این سکوت شب دل آسایی می کنم.

  عادت دیرینه و شیرینی ست.......

  دیدن روی آسمان به خیال دیدن آتیه ی خود......

  اما براستی ورای این آسمان چه چیز نهفته است...

  خلوت بامدادان باز متجلی می شود.

  باز بانگ اذان در این سیاهی....

  مرهم دل زخمی ام می شود.

  از وقتی به یاد دارم این گونه بوده است.

  این جرس بی نهایت برایم دلنشین است،.

  چرا که نوید بخش طلوع سپید دیگریست.

  گویند دیدن دریا عبادت است.

  شاید این سخن برای آسمان نیز صادق باشد.

  لا اقل برای من که اینگونه است.

  دیگر باور دارم سیاهی آسمان نیز زلال و یکرنگ است چه رسد

   به لاجوردی آن.

  حسی درونه سینه ام فریاد میزند پسرک......!

  سرنوشتت نیلی رنگ است نه سیاه.....

  پس از ستاره ی بخت خویش بسان قطب نمایی بهره جو.....

  این متن بسیار زیبا از داداش محمد گلمه .....

  امیدوارم از خوندش لذت ببرید....

 

دیگه نیا......

 

  قلب شكسته ي من...

  در رو به رو تو بسته...

  تو آسمون قلبم...

  غم جاي تو نشسته...

  منتظر تو نيستم...

  ديگه نيا نميخوام...

  كه باز تو رو ببينم...

  من نميخوام دوباره...

  به پاي تو بشينم...

  ديگ نيا نميخوام ...

  گل بهارت باشم...

  دوست ندارم دوباره...

  تو انتظارت باشم...

  منتظر تو نيستم...

  ديگه تو رو نميخوام...

  ديگه به خاطر تو....

  ابري نميشه چشمام..........

 

منو تنها بذار برو........

 

  منو تنها بذاربرو.......

  رو دلت پا بذار برو.......

  هرچي بين ما بوده تمومه...

  اشكاتو پاك كن و برو.......

  خاطره مو پاك كن و برو.....

  هرچي بين ما بوده تمومه...

  يه عمري عشقمو نديدي......

  غم توي صدامو نشنيدي......

  برو ديگه با تو بودنم حرومه...

  قلبمو تنها گذاشتي........

  واسم توي دلت جايي نذاشتي....

  برو ديگه با تو بودنم حرومه...

  اينجوري منو نيگا نكن.....

  ديگه اسممو صدا نكن.....

  برو كه بي تو بودن آرزومه...

  خنده رو از روي لبت بچين...

  واسه بار آخر منو ببين........

  هرچي بين ما بوده تمومه..........

 

خواستی بری......

 

  خواستي بري ، بارفتنت ...

   اشكمو  در بياري......

  خواستي بري ، بارفتنت ....

  غم روي غم هام بذاري....

  خواستي بري ، بارفتنت ....

  يه زخم كهنه بذاري.....

  بازي نكن با دل من......

  دل من بازيچه نيست.....

  ديگه بس كن عشق من....

  نفست هميشه نيست.....

  اگه تنها شدنم ......

  اي خدا يه قسمته.....

  پس بذار تنها بمونم....

  تنهايي يه نعمته......

  خدا يار بي كسونه......

  خدا خيلي مهربونه......

  تو برو با روزگارت.....

  چي ميشه ..............؟

  خدا مي دونه..................

 

 باورم كن........

 

  باورم كن بي تو تنهام....

  تو نباشي سرد دنيام...

  بذارآدما بدونن....

  عاشقم ....

   عاشقي رسوام...

  اگه روزي بدونم كه...

  تو ديگه منو نميخواي...

  اگه دنيا منو بخواد...

  بی تو من دنیا نمی خوام...

  بي تو من يه بي پناهم...

  تو قشنگ ترين پناهي...

  دستامو بگير تو دستات...

  تو لحظه ي بيقراري...

  خيلي وقته كه ميدونم...
 
  يه كسي تو لحظه هاته...
 
  واسه ي به تو رسيدن...

  مثل سايه پا به پاته...

  بار عشقمو نميشه ...

  حتي رو كوهم بذاري...

  من كه تك سوار دنيام...

  قصه ي عاشق سوایي...

  بي تو من يه بي پناهم.......

  تو قشنگ ترين پناهي..............

 

تو همونی......

 

  اينو بدون ، واسه تو من...

   ميميرمو...

  زندگيمو ميدم به باد...

  قدر چشاتو ميدونم...

  غير تو تموم زندگيم شده...

   نقش بر آب.....

   یاد نگات مي سوزونه...

  قلب منو اينو بدون.....

  اينو بدون يكي بود...

  واسه ي توگريه ميكردو....

  هي مي گفت دوست داره....

  اينو بدون كه شكستي...

  قلبه شو ، غروره شو وقتي...

  كه گفت دوستت داره.....

  گفتي برو...

  گفتي برو دلم جايي اسيره...

  واسه يكي ديگه ميميره...

  آره تو هموني كه دل ميخواد...

  واسه تو بميره ديگه خيلي زياد...

  آره آسموني تويي تويي...

  تويي هموني كه دلم ميخواد...

  اينو بدون يكي بود...

  واسه ي توگريه ميكرد و......

  هي مي گفت دوست داره...............

 

شهادت امیرالمومنین ، امام علی (ع)  تسلیت باد

 

  علي اي هماي رحمت تو چه آيتي خدا را   

  که به ما سوا فکندي همه سايه ي هما را

  دل اگر خداشناسي همه در رخ علي بين     

   به علي شناختم من به خدا قسم ، خدا را

  مگر اي سحاب رحمت تو بباري ارنه دوزخ      

  به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را

  برو اي گداي مسکين در خانه ي علي زن 

  که نگين پادشاهي دهد از کرم گدا را

  به جز از علي که گويد  به پسر که قاتل من  

  چو اسير توست اکنون به اسير کن مدارا؟

  به جز از علي که آرد پسري ابوالعجايب      
 
  که علم کند به عالم شهداي کربلا را؟

  چو به دوست عهد بندد ز ميان پاکبازان      
 
  چو علي که مي تواند که به سر برد وفا را؟

  نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت         

   متحيرم چه نامم شه ملک لافتي را!!

  به دو چشم خون فشانم،هله اي نسيم رحمت     

  که ز کوي او غباري به من آر توتيا را

  به اميد آن که شايد برسد به خاک پايت      

   چه پيام ها سپردم، همه سوز دل،صبا را

  چو تويي قضاي گردان، به دعاي مستمندان  
 
  که ز جان ما بگردان ره آفت قضا را

  چه زنم چو ناي هر دم، ز نواي شوق او دم؟     
 
  که لسان غيب خوش تر بنوازد اين نوا را

  همه شب در اين اميدم که نسيم صبحگاهي 
 
  به  پيام  آشنايي   بنوازد   آشنا   را

  ز نواي مرغ يا حق بشنو که در دل شب     
        
  غم دل به دوست گفتن چه خوش است شهريارا   


 

بگو بر میگردی یا نه....؟؟

 

  باورش سخته هنوزم...

  از پيش من ،  تو رفتي...

  سزاي اين دل من....

  نبود اين همه دو رنگي...

  وقتي كه از اينجا رفتي...

  دنيا رو سرم خراب شد..

  تنها شد اين دل خستم...

  با دو رنگي هم صدا شد..

  عكستو بغل مي گيرم...

  واسه مرگ تو ميميرم...

  وقتي تو چشمات دلي رو...

  با نگاه خودم كشيدم...

  بگو بر مي گردي يا نه...؟؟

  رشته هاي آرزومو....

  بگو پاره كردي يا نه...؟؟

 

دلمو شكستي......

 

 

  تو كه دلمو شكستي....

  ديگه چي ميخواي از من...؟؟

  تو كه بهم دل نبستي...

  برو ديگه حرفي نزن....

  هر كي دو روزي باهام بود...

  زودي از من دل كند....

  تو هم برو...

  همه ميدونن كه خستم...

  عمري تنها نشستم...

  به كسي دل نبستم...

  چون تو رو مي خواستم...

  تو هم دلمو شكستي...

  رفتيو دل نبستي....

  تو هم برو....

  دل من گريه نكن...

  دل من تحمل كن....

  واسه چي گريه ميكني...؟؟

  واسه كي گريه ميكني....؟؟

  اون اگه تو رو ميخواستت ....

   تنهات نميذاشتت.........

.................................!!؟؟؟

 

دلت ميخواست گريه كنم...؟

 

  دستت تو دست اونه ..

  ولي....

  دلت نميدونم كجاست...؟؟

  چشمات پي چشم كيه...؟؟

  كه اينجوري سر به هواست...

  خودم ديدم دستاي اون...

  تو رو  نوازش مي كنه...

  قصري كه ساختم تو دلم...

  داره خرابش مي كنه...

  منو به كي فروختي...؟

  منو به چي فروختي...؟

  تو اين جهنم سرد....

  به آتيش كي سوختي...؟

  هيچ وقت نديدي قلبم....

  تو اين قفس اسيره...

  دلت ميخواد بميرم....

  اون دستاتو بگيره...

  آرزوهامو كشتيو ...

  خودت اينو خوب ميدوني...

  دلت ميخواد آدم بشي...

  سعي نكن ، نميتوني...

  نفرينتم نمي كنم...

  لياقتش رو نداري...

  چه خوب گرفتم مچتو....

  باز گردن كي ميذاري...؟؟

  هميشه اشكات واسه من بود...

  اما خوشيت با ديگرون...

  دستاي تو ، تو دست من بود...

  اما دلت ، با اينو اون...

  دلت ميخواست گريه كنم...؟

  پس بشين اشكامو ببين....

  دوست داري التماس كنم نري...؟

  ميخواي بري......؟؟

  برو بمير............!!!